چهره شاخص اصلاح طلب و دبیرکل سابق حزب کارگزاران سازندگی میگوید: اصولگرایان نهایتا یک هسته مرکزی دارند که وضعیت بین آنها را به گونهای تنظیم میکند در نتیجه به نظر نمی رسد درگیریِ چندان قابل توجهی بین آن ها رخ دهد و در نهایت بین خودشان مشخص میکنند که کدام شخص باید در انتخابات باقی بماند.
شرق گیلان نیوز »ردصلاحیت ها در چهاردهمین دور از انتخابات مجلس به مثابه انتخابات ۱۴۰۰ حاشیه ساز بود، آنها که زمانی در پست های حساس و کلیدی نظام بودند یا هستند با ردصلاحیت روبرو شدند و آنهایی که حتی برچسب کاندیدای پوششی همراهشان بود تایید شورای نگهبان را گرفتند.
غلامحسین کرباسچی، تحلیلگر سیاسی اصلاح طلب، دبیرکل سابق حزب کارگزاران سازندگی و مدیر مسئول روزنامه هممیهن در گفت و گو با رسانه ها، ضمن انتقاد از شورای نگهبان درخصوص ردصلاحیت علی لاریجانی، می گوید؛«علی لاریجانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی، رییس سه دوره مجلس و رییس صداوسیما فعالیت میکرد که همه اینها، پُستهای حساس و مهمی در کارنامه اوست اما به یکباره به او اعلام میکنند که مجددا ردصلاحیت شده است، در این بین چه اتفاقی افتاده است؟! »
به گفته این فعال سیاسی، این گونه ابهامات و عدم شفافیت ها بیش از اینکه به حیثیت افراد آسیب بزند به حیثیت شورای نگهبان، نظام و انتخابات آسیب میزند.
او اما گریزی به کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری ۸ تیر ماه میزند و میگوید: «به غیر از یک نفر بقیه کاندیداها به تعبیری سر و ته یک کرباس هستند!»
کرباسچی برخلاف نظر برخی که میگویند ۵ کاندیدای اصولگرا تا پایان انتخابات حضور خواهند داشت، تأکید دارد بعید است به تعبیری بین اصولگرایان کُشت و کشتار و درگیریِ چندان قابل توجهی رخ دهد و در نهایت بین خودشان مشخص می کنند که کدام شخص باید در انتخابات باقی بماند.
این چهره سیاسی بر این باور است که در حال حاضر همه اصولگرایان شمشیر را برای آقای پزشکیان تیز کرده اند بنابراین اگر به اظهارنظرات آنها نیز توجه و دقت کنیم برای دفاع از دولت آقای رییسی و حمله به پزشکیان آمدهاند.
در ادامه مصاحبه غلامحسین کرباسچی دبیر کل سابق حزب کارگزاران سازندگی و مدیر مسئول روزنامه هم میهن را میخوانید؛
**********
*آقای کرباسچی! تحلیل شما از ترکیب شش نفر از افراد تایید صلاحیت شده چیست؟
به غیر از یک نفر بقیه کاندیداها به تعبیری سر و ته یک کرباس هستند تصور می کنم آقای پزشکیان هم به دلیل رودربایستی در لیست کاندیدها نگه داشتند. این کاندیداها تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند و به نظر نمیرسد تا پایان مقابل یکدیگر بایستند برخی از کاندیداها نیز برای وضع موجود هستند.
*در مورد کاندیداهایی مثل آقای زاکانی، قاضی زاده هاشمی و جلیلی ارزیابی تان چیست؟ آیا حضور اینها در جمع کاندیداها باعث افزایش مشارکت خواهد شد؟
نمی توان گفت که کسی به آنها رای نمی دهد، حتما عدهای اینها را قبول دارند و به آنها رای خواهند داد منتهی اگر اکثریت مردم پای صندوق های رأی بیایند و در انتخابات شرکت کنند باید دید آنها به چه کسی رای خواهند داد. به هر حال هر کسی کاندیدا شود می تواند تعدادی رأی کسب کند. برخی آقایان نیز دائم الثبت نام هستند یعنی هر اتفاقی رخ دهد این افراد در آنجا کاندیدا می شوند الحمدلله همواره تایید صلاحیت می شوند.
بسیار جالب است که در مجموعه نظامِ بررسی و تایید صلاحیت ها، به عنوان مثال آقای لاریجانی رد صلاحیت می شود اما آقای زاکانی شهردار تهران و بقیه افراد تایید صلاحیت می شوند.به عنوان مثال اگر گفته می شود که دختر آقای لاریجانی در خارج از کشور است ( نمی خواهم تایید کنم) مگر آقایان دیگر این گونه نیستند همین آقای زاکانی مگر نگفته است دخترش به خارج از کشور رفته تا کار یاد بگیرد و کار انقلابی کند؟! اینها با یکدیگر فرقی نمی کنند.
به هر حال نکته مهم این است که ما نمی دانیم معیارها چیست و بر چه اساسی است و به نظر می رسد سواد ما کافی نیست؟! در واقع برای ما جالب است که این اتفاقات رخ می دهد. الان زمان تبلیغات انتخابات است آقای زاکانی شروع کرده به توزیع تاکسی برقی و مصاحبه کردن، حال سوال این است که آیا این کارها ایرادی ندارد و آقایان ایرادی نمی گیرند؟!
*در همین ترکیب فعلی، به نظر شما رقابت بین کدام یکی از چهره ها است؟ بسیاری رقابت اصلی را بین قالیباف و پزشکیان و جلیلی می دانند یا بین قالیباف و پزشکیان است و …
به نظر می رسد رقابت چندانی بین بقیه وجود ندارد و در واقع همه آنها شامل یک عده می شوند به بیان دیگر باید گفت که ۵ کاندیدا در برابر ۱ نفر قرار گرفته اند. رقابت اصلی اینگونه است تا ببینیم مردم چه قضاوتی خواهند کرد. بعید می دانم این پنج کاندیدا هم رقابت خاصی با یکدیگر داشته باشند ممکن است در آخر با مذاکره و قول و قرارهایی که با یکدیگر می گذارند کنار بروند.
در گذشته هم وضعیت بدین گونه بوده که برخی در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام می کردند یکی شهردار می شد و دیگری هم رییس بنیاد شهید می شد و بدین ترتیب به نفع نفر اصلی از صحنه رقابت انتخاباتی کنار می رفتند در حال حاضر هم به نظر می رسد وضعیت بدین گونه باشد.
*در حال حاضر وضعیت اصولگرایان را چطور می بینید؟ با توجه به اینکه اکنون فضای متفاوتی بین اصولگرایان حاکم است و مانند انتخابات سال ۱۴۰۰ نیست که همه اصولگرایان روی ابراهیم رییسی اجماع کردند
اصولگرایان نهایتا یک هسته مرکزی دارند که وضعیت بین آنها را به گونه ای تنظیم میکند به نظر نمی رسد به تعبیری کُشت و کشتار و درگیریِ چندان قابل توجهی بین آن ها رخ دهد. در نهایت بین خودشان مشخص میکنند که کدام شخص باید در انتخابات باقی بماند شاید هم به گفته شما وضعیت متفاوت شده باشد اما آنچه ما می بینیم و احساس میکنیم این است که چندان جدی نیست و در حال حاضر همه اصولگرایان شمشیر را برای بنده خدا آقای پزشکیان تیز کرده اند. اگر به اظهارنظرات آنها نیز توجه و دقت کنیم برای دفاع از دولت آقای رییسی و حمله به پزشکیان آمده اند.
حال اگر اصلاح طلبی به معنای این است که شخصی به دنبال خیر و صلاح و کمک به زندگی مردم و توسعه کشور باشد ایشان هم تجربه اش را دارد هم پنج دوره در مجلس حضور داشته است و در عین حال هم اینکه از لحاظ فکری فردی مستقل و با وفایی به نظام، مردم، انقلاب و مسلط به متون دینی است و ایشان از بسیاری از اصولگرایان مدعی، مسلمان تر و بدین معنا اصولگراتر است.
*آیا پزشکیان می تواند بین همه جریانات اصلاح طلب اجماع ایجاد کند؟
امیدواریم و انشالله این مهم صورت گیرد البته تا حدودی این اجماع صورت گرفته انشالله کامل تر خواهد شد.
*رقابت نهایی را بین کدام چهره ها می بینید؟
به نظر می رسد اگر مردم پای صحنه بیایند رقابت بین پزشکیان و قالیباف است ممکن است بقیه کاندیداها خودشان را در آرا بالا بیاورند اما بخواهیم همینطور به صحنه انتخابات نگاه کنیم بنده قبلا در مصاحبهای اشاره کردم که اگر آقای لاریجانی بماند رقابت بین لاریجانی و قالیباف است چرا که شایعه شده بود آقای پزشکیان رد صلاحیت می شود اما اگر آرا خاکستری وارد میدان بیایند وضعیت متفاوت خواهد بود در حال حاضر هم اگر این آرا خاکستری پای صندوق های رأی بیایند این رقابت و فضای دوقطبی شکل می گیرد در نهایت سرنوشت به خیر و صلاح مردم رقم خواهد خورد.
*به ردصلاحیت آقای لاریجانی اشاره کردید تحلیل شما از ردصلاحیت ایشان چیست؟
رهبری فرمودند که به ایشان جفا شده است علما و مراجع تقلید نیز در این باره اظهارنظر کردند. چه دلایلی بوده که نظر شورای نگهبان درباره وی مساعد نبوده مبهم است و بنده نمی دانم. متاسفانه حالت و وضعیتی که در کشور چه به صورت قانونی و چه غیرقانونی حاکم است بسیار ناخوشایند است بدین گونه که یک سری شخصیت های شناخته شده، معروف و اصل و نسب دار و کسانی که از ابتدای انقلاب حضور داشتند و برای مدتها در همه موارد تایید صلاحیت می شوند، سال ها برای مسائل امنیتی و مهم کشور نفر اول بودند اما به یکباره برای پُست ریاست جمهوری و یا نمایندگی مجلس رد صلاحیت می شوند ( ممکن است بگویند قانون اجازه نمی دهد و..) اما به هر حال اگر توضیح داده نشود که بر چه اساس و معیاری آقای لاریجانی ردصلاحیت شده است باعث بیاعتمادی کامل در جامعه میشود و به این گزاره که بیگانگان می خواهند اینگونه القا کنند که این انتخابات ساختگی است و از قبل تعیین شده است بیشتر دامن خواهند زد.
این گونه مسائل آن شایعات و تبلیغات بیگانگان را تقویت می کند. در واقع مردم این گونه فکر می کنند که فلان شخص را رد صلاحیت کردند که فلانی بیاید و از این گونه مسائل که همواره مطرح می شود. این گونه مسائل به ضرر شورای نگهبان، نظام و اعتماد به مردم و استقلال کشور است.
نمی دانم این قانون، قانون بسیار نامفهوم و نامربوطی است بدین گونه که شخصی را با یک موضوع مبهم از حیثیت بیندازند و در نهایت اعلام کنند که نمیتوان گفت! وقتی نمی توان گفت احتمال بدترین گناه ها و خیانت ها درباره آن شخص گمانه زنی و مطرح می شود.
مثلا یک روز میگویند آقای روحانی که ۲۰ سال در شورای عالی امنیت ملی حضور داشته و به نوعی اداره کشور نیز برعهده او بوده نمی تواند برای مجلس خبرگان تایید صلاحیت شود. علی لاریجانی نیز به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی فعالیت میکرد و در سه دوره، رییس مجلس و رییس صداوسیما بوده است به هر حال این همه پُست و مقام های حساس و مهم در کارنامه خود دارد اما به یکباره اعلام می کنند که ردصلاحیت شده هر چند قبلا هم یک بار ردصلاحیت شده بود. بنابراین در این بین چه اتفاقی افتاده است؟ این ابهامات و عدم شفافیت ها بیش از اینکه به حیثیت افراد آسیب بزند به حیثیت شورای نگهبان، نظام و انتخابات آسیب می زند.
همه احساس می کنند که همه اینها طبیعی است، عده ای نشسته اند و طراحی می کنند. به بیان دیگر باید به طور شفاف به مردم بگویند که به فلان دلایل، این آقایان به نظرشان رسیده که فلان حرکت یا اقدام یا مسئله مطابق فلان بند قانون مغایرت داشته است. این مطلب بهتر از این است که یک شخصی را در هاله ای از ابهام قرار دهند و همه، هرگونه اظهار نظری درباره آنها داشته باشند یکی بگوید دزدی کرده، مسئله اخلاقی بوده و یا جاسوس و… در واقع هر کس با توجه به میزان اطلاعات و سلیقه و حُب و بغضی که نسبت به افراد دارد قضاوت می کند که کار بسیار اشتباهی است و متاسفانه به طور مداوم متوسل به قانون می شوند.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.